محمد گيج

Mohammadgij Az Hame Ja Matlab Dare

یکشنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۲

خانم ها و ازدواج

قبل از ازدواجبعد از ازدواجنتيجه گيري
وزن ايده ال با چهره اي بشاشچاق و افسرده ومنزويآمادگي بدن در روزهاي سخت
ايستادن در صف سينما و استخرايستادن در صف شير وگوشتآموزش ايستادگي
تعطيلات رفتن به ديزن واسكيتعطيلات شست وشوي خانه ولباسپر شدن اوقات فراغت
نوشتن كتاب شعر و رماننوشتن داستان پرنده در قفسشهرت باد آورده
صحبت تلفني بي محاسبه زماناتهام به پر حرفي حتي براي 10 دقيقهحفظ عضلات صورت
رفتن به سفرهاي هفتگيدرحسرت رفتن به پارك سر كوچهامنيت كامل

گيج نظر

شنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۲

اصطلاحات انگليسي در چت





معنی به فارسی

کلمه یا جمله اصلی اختصار در چت
سلامHi ThereHT
حالت چطوره؟

How Are You?

HRU
سن/ جنس /مکانAge/Sex/LocationASL
چت را ترک کردهhas left the chatpoof
تا آنجایی که من می دانمAz Far As I KnowAFAIK
به زودیAs Soon As PossibleASAP
اه خدای منOh My GodOMG
دوست پسرBoy FriendBF
دوست دخترGirl Friendgf
راستیBy The WayBTW
از طرف دیگرOn The Other HandOTOH
پیغام الکترونیکیEmail MessageEMSG
رو در رو Face to FaceF2F
متشکر از شماTankYouTY
در هر صورتIn Any EventIAE
عجب . فهمیدمOh I SeeOIC
فهمیدمI SeeIC
به نظر منIn My OponionIMO
متاسفمI`m SorryIMS
برای همیشه دوستت دارمLove You ForeveLYF
دوستت دارمLove YaLY
دوستت دارمI Love YouILY
جهت اطلاع توFor Your InformationFYI
به بیان دیگرIn Othere WordIOW
شوخی می کنمJust KiddingJK
پوزخند شیطانیEvil GrinEG
خنده شدید شیطانیBig Evil GrinBEG
خنده >>Laugh L
خندیدن با صدای بلندLaugh Out LoudLOL
لبخندSmile S
از خنده رو زمین غلط زدنRolling On Floor LaughingROFL
از خنده رو زمین غلط زدنRolls On The Floor LaughingROTFL
پیغام خصوصیPrivate MessagePM
بوسه بر گونهKiss On CheekKOC
بسه زدن و بغل کردنHug and KissH&K
متشکرThanksTNX
بوسه روی لبها زدنKiss On LipsKOL
بعداLaterL8R
دعا کردنFingers CrossedFC
زود جواب نامه را بدهWrite Back SoonWBS
جواب نامه را ندهDon't Write BackDWB
برای مدت طولانی بی خبر بودنLong Time No SeeLTNS
الان بر میگردمBe Right BackBRB
زود بر میگردمBe Back SoonBBS
بعدا بر می گردمBe Back LaterBBL
بعدا به تو می گویمTalk To You LaterTTYL
به فکر تو هستمThinking Of YouTOY
تا دفعه بعدTill Next TimeTNT
بعدا می بینمتSee You Later

SYL8TR

به زودی می بینمتSee You Soon

SYS

می بینمتSee YouCU
فعلا میرومGone For NowGFN
از دیدن تو خوشحال شدمGlad To See YouGTSY
از دیدن تو خوشحال شدمNice To See YouNice 2 C U
دور از صفحه کلیدAway From KeyboardAFK
موفق باشیGood LuckGL
فعلا خداحافظTa Ta For NowTTFN
خداحافظBye Bye NowBBN
خداحافظBye For NowBFN

گيج نظر

پنجشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۲

آقايان قبل و بعد از ازدواج

قبل از ازدواجبعد از ازدواجنتيجه گيري
خوابيدن تا لنگ ظهربيدار شدن زودتر از خورشيدسحر خيز شدن
رفتن به سفر بي اجازهرفتن به حياط با اجازهمعتبر شدن
خوردن بهترين غذاها بي منتخوردن غذا هاي سوخته با منتتقويت معده
استراحت مطلق بي جر بحثكار كردن در شرايط سختورزيده شدن
ديدوبازديد از اماكن تفريحيسر زدن به فاميل خانومصله رحم
... آموزش گيتار و سنتور وآموزش بچه داري و شستن ظرفهمدردي با مرد ها
گرفتن پول تو جيبي از پاپاكل حقوق به خانوممستقل شدن دادن

گيج نظر

چهارشنبه، اسفند ۰۶، ۱۳۸۲

خاله سوسكه

خاله سوسكه



يكي بود يكي نبود يكي از روزهاي خوب خدا ( كه احتمالاً عصر پنج شنبه بوده است! ) باباي خاله سوسكه بهش گفت: « هي دختره فكرمي كنم ديگه ترشيدي!!دختر كه رسيد به بيست/ بايد به حالش
گريست! دختراي هم‌سنّ تو سر چهار تا شوهر رو خوردن اون موقع من بايد خرج تو رو بدم( پدر به صورت تلويحي به مهمتر بودن مشكلات اقتصادي از مشكلات فرهنگي اشاره مي‌كند ) مي‌ري امشب يه شوهر خوب تور مي‌كني و برمي‌گردي»

خاله سوسكه پس از دوش گرفتن و يك ساعت آرايش كردن و پوشيدن «سوشرت» نارنجي رنگش ( براي همدردي با رفتگران شهرداري! ) و پاكردن كفشي با پاشنة 14 سانتي‌متر به طرف يكي از خيابانهاي بالاي شهر به راه افتاد. همينجور كه مي‌رفت يكدفعه يك پسر با دور بازوي 5/0 متر! جلو آمد و گفت: «كوچولو كجا مي‌ري؟! ( اين جمله در بيشتر قصّه‌هاي ايراني كاربرد دارد ) بيا اين شمارة موبايل سامسونگ 200ـV منو بگير تا ايشاالله بعداً عروسي كنيم» خاله سوسكه كه دختر مؤدّب و نجيبي بود در حالي كه لنگه كفشش را به عنوان اعتراض! درآورده بود گفت: « …..( به دليل منافرت با مسائل اخلاقي اين قسمت حرف هاي خاله سوسكه حذف شد) تو خودت خواهر مادر نداري … ( ادامة صحبتهاي خاله سوسكه هم به علّت منافات با مسائل اخلاقي حذف شد)» پسر در حاليكه شديداً ترسيده بود فرار كرد و بقية حرف هاي خاله سوسكه رو نشنيد كه گفت: «حالا شماره‌تو بده رو پيشنهادت فكر مي‌كنم!»

خاله سوسكه پس از اين شكست عشقي به راه خودش ادامه مي‌داد كه يك پسر سبيلو با كت قرمز و شلوار گشاد جلو آمد و گفت: كُج مِري يَره؟! ( ترجمه: كجا مي‌ري عزيزم؟!!!) خاله سوسكه كه دختر مودّب و نجيبي بود خواست اينبار به گفتمان بپردازد كه طرف نپرد! اما در همان لحظه يك پسر سبيلوي ديگر با كت زرشكي و شلوار گشادتر جلو آمد و گفت: « بورو گم ره ديداش» ( ترجمه: لطفاً مزاحم اين خانم محترم نشو ) بعد چند نفر ديگر هم وارد اين گفتمان فرهنگي شدند و براي اينكه حوصلة خوانندة قصّه از اين گفتمان فرهنگي سر نرود با چاقو به جان هم افتادند.

خاله سوسكه كه مي‌ترسيد رسيدن پليس 110 مانع ازدواج موفّق او شود به راه خودش ادامه داد همانجور كه داشت مي رفت يك پژو RD جلوي پايش نگه داشت و به بوق‌زدن پرداخت ( با پيشرفت علم مراسم بوق‌زدن از شب عروسي به مراسم آشنايي جابجا شده است ) راننده كه جوان ژل‌زدة ريش پنترايي ( مدلي كه تنها با گونيا و نقّاله قابل تراشيدن است! ) بود به او گفت: « خانوم محترم اجازه هست كه مزاحم وقت شريفتون بشوم؟!» خاله سوسكه گفت: « درسته كه ماشينتون RDيه و جواته! اما چون ديگه بايد برگردم خونه مي‌تونيد…» در همين اثناء رانندة ماشين يك سوژة مناسب‌تر را چند قدم جلوتر ديد و از جلوي خاله سوسكه گاز داد و رفت و جملة او ناتمام ماند!

خاله سوسكه با چشمهايي اشكبار در حالي كه يكدفعه رعد و برقي زد و باران گرفت در خيابان به راه افتاد ( عين فيلمهاي هندي! فقط قسمت رقص و آواز خواندن آن سانسور شده بود ) خاله سوسكه كم‌كم بايد بدون شوهر به خانه برمي‌گشت ( با توجه به اينكه با خواندن هفته‌نامه‌هاي مفيد فهميده بود كه دختر فراري شدن خيلي خيلي بد است ) و مجبور بود يك كتك مفصّل از بابايش بخورد و صدايش درنيايد در همين اثناء يك بنز آخرين مدل جلوي پايش ترمز كرد و پسر خوش‌تيپي با لهجة لندني غليظ گفت: « Where do you go?» (ترجمه: كجا مي‌ري عزيزم؟!) خاله سوسكه با خوشحالي گفت: « anywhere you say » ( خاله سوسكه تازه فهميد كه كلاس‌هاي تافل و آيلت و چت كردن با افراد خارجي چقدر خوب است ) و فوري بالا پريد تا بروند عروسي كنند. خاله سوسكه در حال تفكّر بود كه مدل لباس عروسيش چه جور باشد كه چند تا ماشين 110 جلويشان را گرفتند و گفتند: « دستاتون رو بذاريد رو سرتون و پياده شيد و گرنه شليك مي‌كنيم»… در بازداشتگاه خاله سوسكه فهميد كه پسر خارجي بچة همان خيابان بالاي شهر است و ماشين هم ماشين بابايش است ( البته هيچكدام از اين موارد از لحاظ خاله سوسكه اشكالي نداشت! ) اما وقتي بابايش با سند خانه از راه رسيد و در گوشش سيلي زد! عشق و عاشقي يادش رفت و با صورت كبود و زير مشت و لگد به خانه ( كانون گرم خانوادگي ) برگشت. آنوقت بعد از يك گفتمان طولاني كه همراه موسيقي «غلط كردم، آخ! ببخشيد، واي! چيز خوردم» انجام مي‌شد خاله سوسكه به درستي تصميم گرفت كه درس بخواند، به دانشگاه برود تا بتواند شوهر كند و براي هميشه خوشحال و خوشبخت زندگي كند. قصّة ما به سر رسيد خاله سوسكه به دانشگاه و ازدواج و هر چي مي‌خواست رسيد!


بر گرفته از سياه سپيد

گيج نظر

یکشنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۸۲

چگونه وارد سايت فيلتر شده بشويم؟

None

گيج نظر

شنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۲

زندگي ............. سخته سخت

يكي خوابش سنگين ميشه تخت ميشكنه
بعد كه از خواب ميپره دستش ميشكنه
فرداش از مرحله پرت ميشه پاش هم ميشكنه
ميزنه به سرش سرش هم ميشكنه
همون يارو خودش رو ميزنه به اون راه گم ميشه
كلي اعصابش خوردميشه نوار خالي گوش ميده
يه هو مي خوره زمين تا خونه سينه خيز ميره
جلو پمپ بنزين سيگار ميكشه ميگن آقا اينجا پمپ بنزينه سيگارنكش ميگه اهه من جلو بابام هم سيگار ميكشم
يه روز ميخوره به شيشه ميگه عجب هواي سفتي
روز بعد ميخوره به ديوار كمونه ميكنه
فرداش باز ميخوره به ديوار ميگه ببخشيد
پس فرداش باز ميخوره به ديوار واي ميسته پليس بياد
دوپينگ ميكنه برا اينكه كسي نفهمه آخر ميشه
ميره تظاهرات مي بينه شلوغه ، برميگرده
ميره لايه اوزون رو ميدوزه ميمونه اون ورش
ميره پشت بوم مي خوابه سردش ميشه در پشت بوم رو ميبنده
سوار اتوبوس ميشه از يه دختره خوشش مياد پياده ميشه شماره اتوبوس رو ور ميداره
بعد از اين همه اتفاق بي هوا از خونه ميره بيرون خفه ميشه

گيج نظر

ديوونه ها........................ديوونه

اون روز همش به فكر پول دار شدن بودم حتي يادمه كه تو خواب هم همش در حال پول در اوردن بودم صبح كه از خونه زدم بيرون اولين كسي كه ديدم البرت بود سوار ماشين خوشگلش شده بود و يه جورايي به من فخر ميفروخت من هم كه بجز يه جفت كفش سوراخ چيزي براي تردد نداشتم بيشتر كفري شدم خيلي دوست داشتم به پول ميرسيدم تو همين فكر بودم كه با صحنه عجيبي روبرو شدم ! خداي من يه بسته 100 دلاري باور كردني نبود افتاده بود كنار خيابون و كسي هم در اونجا نبود من كه فكر كردم خوابم تعبير شده دولا شدم و پول هارو برداشتم و مثل فشنگ دويدم خيلي حول كرده بودم نميدونستم كجا برم ؟ آخه با اين پول كلي از مشكلاتم حل ميشد به يه كوچه رسيدم اول فكر كردم كه كوچه راه ديگه اي داره ولي وقتي كه به آخر كوچه رسيدم ديدم بن بسته برگشتم كه از كوچه خارج بشم با صحنه خنده داري روبرو شدم ديدم دو سه نفر دوربين به دست نفس زنون دنبال من اومدن وقتي به من رسيدن با صداي گرفته بهم گفتن شما در مقابل دوربين مخفي قرار داريد . نظرتون رو براي بينندگان اين شبكه بگيد . منم كه حسابي شاكي بودم با فرياد گفتم شماها ديونه ايد! ديونه

گيج نظر

چهارشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۲

روز ولنتاين براي پسرها چه طوري مي گذره؟؟؟؟

پسرخارجی:
وقتی صبح ميره دانشگاه يا ميره سر کار، تمام مدت راجع به اينکه شبش ميخواد چيکار کنه، با دوستاش حرف ميزنه...
وقتی کارش تموم شد، ميره ميگرده دنبال شکلات و مخلفات شب ولنتاين.
اين قسمت ۲ حالت داره . يا قراره با دوست دخترش يه جايی بيرون، يا اينکه قراره دوست‌دخترش بياد خونش.
اگر با دوست‌دخترش برن بيرون، که احتمالا يک رستورانيه با اسم ايتاليايي، که ميشينن و با هم حرفهای عاشقانه ميزنند که آدم حالش به هم ميخوره. بعد از ساعتها که با هم دل و قلوه ترکونند و راجع به شراب سر ميز بحثهای علمی‌شون تموم شد. پسر کادوش رو در مياره که ۱۰۰٪ يک دست Lingerie ( همون شرت و سوتين توری) قرمز يا مشکيه...دختر هم که هرسالاز همينها گرفته خيلی خوشحال ميشه که ميفهمه چقدر همه پسرا خرن. و بعد راه ميفتن ميرن به طرف خونه دختره که برسوننش... و احتمالا" هم ننه بابای دختره خونه نيستند...
اگر قرارباشه که بيان خونه‌ی پسره، آقا راه ميفته و ميره دنبال دختره و مياردش خونشون... با هم سر ميز غذايی که اون پسر بدبخت با ۱۰۰۰ زحمت و بدبختی درست کرده ميشنن... اين قسمت شبيه قسمت بالاست و بعد از اينکه کادوی دختر رو بهش داد ، راهميفتن ميرن در خونه دختره که برسوندش... و احتمالا" هم ننه بابای دختره خونه نيستند...
اينجا ديگه رسيدند در خونه دختره و برای خداحافظی يک لب آبدار از هم ميگيرند..... اين بی‌ناموسی به جاهای باريک ميکشه و قضيه انتقال پيدا ميکنه به اتاق خواب دختره...
وقتی رسيدن به جاهای باريک، دختره ميره و سعی ميکنه اون Lingerie رو که پسره براش آورده بپوشه... ولی تنش نميره... ازقرار معلوم پسره وقتی داشته خريد ميکره تو فکر "سوفيا لرن" بوده... خلاصه از تو کمد يه دونه از اونايی که پارسال دوست‌پسر قبلياش آوردن ميپوشه....
بر ميگرده پيش پسره...... ازاينجا به بعد ديگه ميدونيد چی ميشه....

پسرتهرونی:
از خونه مياد بيرون.....ميره دانشگاه.... بعد از ۲ ۳ ساعت دودره ميکنه...
چون کاری نداره...ميره تو فرشته۲ ۳ دور ميزنه.... ۷ ۸ تا شماره به هرچی دختره اسکل تو اونجا هست ميده..فقط هم برای ارضای حس اعتمادبنفس شماره ميده...
ميره ايران زمين..... ۷۸ تا شماره هم اونجا ميده...
ميره دنبال زيد عزيزش.... باهم ميرن بيرون.... ميرن يه کافی‌شاپ ميشينن و پسر يه کادوی باحال به زيذش ميده...
ميره دختره رو برسونه خونشون...و حالااينجا ۲ حالت داره...
اگه بسيج يا کميته بگيره که يه ذره التماس و خواهش ميکنه و بعد با ۸هزار تومان راضيشون ميکنه ..ولی ميگن دختره رو بزاره ولی خودش بره.... به برادران بسيجی ميگه "روز عشاق مبارک.... داف مال شما"
اگه گشت‌ويژه بگيردشون که احتمالا" فارسی هم بلد نيستند... چون همه اين گشت‌ويژه‌ها عربند... ميبردشون منکرات و چوب در آستين هم دختره ميره و هم پسره....
ولی بازم با اين حال... تهرون شهر عشقه

بر گرفته از وبلاگ بچه تهرون

گيج نظر

سه‌شنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۲

دوست داشتنهاي الكي

سلام.مرسي بابا.ترو خدا كامنت بزاريد.اين قضيه هم مال من نيستها! من همش 21 سالمه


ديگه داشتم پير ميشدم همه بهم ميگفتن كي ميخواي زن بگيري داري به 30 سال ميرسي بابا دست به كار شو ولي من كه دردم بي پولي بود جرات ازدواج كردن رو نداشتم مونده بودم معطل كه چيكار كنم آخر سر به توصيه يه كارشناس رفتم بالاي شهر. با يه تيپ خوب وموهاي روغن زده براي ابراز عشق به يه دختر پول دار البته شخصا" از اين كار خوشم نميومد ولي چاره اي نبود

زياد معطل نشدم سوژه موردنظر رو پيدا كردم دختري بودخوش لباس و ظاهري آراسته رفتم جلو و با متانت خاصي سلام كردم و گفتم عذر ميخوام من تازه از خارج آمدم و خيابونها رو بلد نيستم ميتونم ازشما كمك بگيرم اونم از خدا خواسته با لبخند رضايت خودشو تاييد كرد و به همين سادگي دوستي ما آغاز شد و كار به عشق و علاقه هاي رمانتيك كشيده شد

اون از دارايي هاي پدرش تعريف ميكردو من از ثروت بيشماري كه در خارج داشتيم ميگفتم بعداز يك ماه بهش گفتم من ميخوام از تو خواستگاري كنم دل تو دلش نبود من كه فكر ميكردم بدجوري عاشقم شده و اگه حقيقت رو بهش بگم جا نميزنه بهش گفتم من يه رازي دارم كه بايد بهت بگم اونم گفت بگو ولي من هم ميخوام يه چيزي بهت بگم گفتم چيه اول تو بگو در كمال ناباوري گفت من دختري هستم از طبقه پايين جامعه و بهمين خاطر تصميم گرفتم خودمو دختري پول دار جا بزنم!!! من كه بد جوري رو دست خورده بودم مونده بودم گريه كنم يا بخندم!!! وقتي راز منو شنيد اين آدماي فلفل خورده شده بود

گيج نظر

شنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۲

ولنتاين

چهاردهم فوريه مصادف با 25 بهمن هر سال به روز ولنتاين يا روز جهاني مهرورزي نام گذاري شده است.همگي در اين روز با دادن هديه به كساني كه واقعا دوستشان داريم زندگي را سرشار از مهر و محبت مي كنيم.اين روز روز خوبي است تا نگذاريم عشقمان كمرنگ شود و فرصتي است ..........................براي ديدن بقيه مطلب به وبلاگ مهسا برويد

ولنتاين همگي مبارك

گيج نظر

پنجشنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۲

لغتنامه مهندسين عمران


1. اين بستگي دارد به ...... يعني: جواب سوال شما را نمي دانم!
2. اين موضوع پس از روزها تحقيق و بررسي فهميده شد. يعني: اين موضوع را بطور تصادفي فهميدم!
3. نحوه عمل دستگاه بسيار جالب است. يعني: دستگاه كار مي كند و اين براي ما تعجب انگيز است!
4. كاملا انجام شده يعني: راجع به 10 درصد كار تنها برنامه ريزي شده !
5. ما تصحيحاتي روي سيستم انجام داديم تا آن را ارتقا دهيم. يعني: تمام طراحي ما اشتباه بوده و ما از اول شروع كرده ايم!
6. پروژه بدليل بعضي مشكلات ديده نشده، كمي از برنامه ريزي عقب است. يعني: تاكنون روي پروژه ديگري كار مي كرديم!
7. ما پيشگويي مي كنيم..... يعني: 90 درصد احتمال خطا مي رود!
8. اين موضوع در مدارك علمي تعريف نشده. يعني: تاكنون كسي از اعضا تيم پروژه به اين موضوع فكر نكرده است!
9. پروژه طوري طراحي شده كه كاملا سيستم بدون نقص كار مي كند. يعني: هرگونه مشكلات بعدي ناشي از عملكرد غلط اپراتورها ست!
10. تمام انتخاب اوليه به كنار گذاشته شد. يعني: تنها فردي كه اين موضوع را مي فهميد از تيم خارج شده است!
11. كل كوشش ما براي اينست كه مشتري راضي شود. يعني: ما آنقدر از زمان بندي عقبيم كه هر چه كه به مشتري بدهيم راضي مي شود!
12. تحويل پروژه براي فصل آخر سال آينده پيش بيني شده است. يعني: كه تا آن زمان ما مي توانيم مقصر تاخير در اجراي پروژه را كسي از ميان تيم كارفرما پيدا كنيم!
13. روي چند انتخاب بطور همزمان در حال كار هستيم. يعني: هنوز تصميم نگرفته ايم چه كنيم!
14. تا چند دقيقه ديگر به اين موضوع مي رسيم. يعني: فراموشش كنيد، الان به اندازه كافي مشكل داريم!
15. حالا ما آماده ايم صحبتهاي شما را بشنويم. يعني: شما هر چه مي خواهيد صحبت كنيد كه البته تاثيري در كاري كه ما انجام خواهيم داد ندارد!
16. بعلت اهميت تئوري و عملي اين موضوع...... يعني: بعلت علاقه من به اين موضوع!
17. سه نمونه جهت مطالعه شما انتخاب شده و آورده شده اند. يعني: طبيعتا بقيه نمونه ها واجد مشخصاتي كه شما بايد بعد از مطالعه به آن برسيد،‌ نبوده اند!
18. بقيه نتايج در گزارش بعدي ارائه مي شود. يعني: بقيه نتايج را تا فشار نياوريد نخواهيم داد!
19. ثابت شده كه .... يعني: من فكر مي كنم كه .....!
20. اين صحبت شما تا اندازه اي صحيح است. يعني:از نظر من صحبت شما مطلقا غلط است!
21. در اين مورد طبق استاندارد عمل خواهيم كرد. يعني: ازجزئيات كار اصلا اطلاع نداريد!
مهندسين در بيان ويژگيهاي دستگاههاي خود كلماتي ذكر مي كنند، معني اين كلمات و عبارات را بدانيد:
Maintenance Free: چنانچه دستگاه خراب شد، بايد آن را دور بياندازيد!
Energy Saving: ويژگي اي كه در حالت قطعي برق به آن مي رسيد!
Rugged or Robust: آن قدر سنگين كه نمي توان آن را بلند كرد!
Light Weight: كمي سبك تر از Rugged!
All New:‌هيچ قطعه اي را با نوع قديمي اش نمي توان عوض كرد!

گيج نظر

سه‌شنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۲

دربي 56

سلام.
استقلال 1 – پرسپوليس 1
گلها : سيد داوود سيد عباسي- حامد كاويانپور
داور: مصطفي گوچلو

ضمن تبريك به كليه فوتبال دوستان(به خصوص استقلاليها) به خاطر زيبايي بازي ،امروز ميخوام يه چند مورد در مورد بازي بنويسم و البته گزارشگر.

1- خود بازي كه فوق العاده بود از گل دقيقه 3 سيد عباسي بگير و گل كاويانپور تا سوت پايان.من كلي كيف كردم.باور كنيد اگه هميشه دربي اين شكلي باشه من كه يه استقلاليم حاضرم استقلال ببازه ولي يه همچين دربي با اين كيفيت ببينم.امير خان دستت درد نكنه به خاطر يه همچين تيمي.

2- اين دربي همش زيبايي بود به جز صحنه اي كه درگيري مختصري ايجاد شد.انگار بايد عادت كنيم كه اگه دربي زيبا بود بايد درگيري داشته باشه!!! آقا داوود من كاري به حركت عيسي ترائوره ندارم.حركت شما واقعا زشت بود.فكر كنم فارق از رنگها بايد از تماشا گران عذر خواهي كني(من به خدا استقلاليم).هر چند كه ترائوره انگار برنامه اي براي دعوا درست كردن داشت.چون اول نوازي رو زد بعدش هم در جواب اعتراض نوازي با قصد داشت كه با سر به نوازي حمله كنه.

3- اما.............. گزارشگر عزيز جناب آقاي بهرام شفيع. عزيزم فكر نمي كني كه بايد بيشتر به گزارشت مشغول بشي؟ ناسلامتي شما يكي از گزارشگرهاي فوتبالي نه مفسر يا مسئول تشكر از تماشاگران و ...

4- و حالا برسيم به شيرين كاري هاي آقاي شفيع.ايشون داشتند از دستاوردهاي جمهوري اسلامي(بلانسبت جمهوري) و حضور مردم در صحنه تعريف مي كردن كه فرمودند : "مردم هميشه صحنه" فكر كنم منظورشون مردم هميشه در صحنه بود!!! خدا به خير كنه تا آخر بازي.سوژه خنده ما هم جور شد.

5- در يه صحنه سيد داوود سيد عباسي صاحب توپ بود كه ايشون در كمال خونسردي فرمودند : " سيد داوود عباسي"!! عجب ديده بوديم كلمه "سيد" رو اول يه اسم نگن اما "سيد" كه پيشوند فاميل باشه رو نديده بوديم كه نگن!! مثل اينه كه به "خربزه" بگيم "بزه"جل الخالق!

6- دو تا جمله ميگم از قول آقاي شفيع خان منظورش رو واسم بگيد."همچنان توپ حاصل ميشود" و دوميش هم "سهراب انتظاري رويه تكل خوب رفت نيكبخت"

7- اعلام وقت "چهل و چهار وسي دقيقه هستيم"!!!! تا حالا فكر ميكرديم كه شبانه روز 24 ساعته و فوتبال هم 90 دقيقه است ولي ديروز فهميديم كه شبانه روز بيش از 44 ساعته و فوتبال هم كه الله اعلم.

8- ايشون تا دقيقه دوم از نيمه دوم(47) تقريبا بي خيال گزارش بازي شده بود .از مزدك تعريف مي كرد و از تماشاگرها و مرتب مي گفت كه احترام كوچكتر ها به بزرگترها و ....!باشه بسه فهميديم 120 سالته گزارشتو بكن.تازه اگه دقيقه 47 پرسپوليس حمله نمي كرد معلوم نبود اين آقا ميخواد تا كي شرو ور بگه؟

9- " هوا نسبتاٌ خوب است البته نسبت به بهار رو عرض نمي كنم بلكه نسبت به زمستان رو مي گم"اينجانب محمد گيج ضمن عرض خسته نباشيد به آقاي شفيع و كليه مسئولين هوا شناسي به خاطر سبك جديد اعلام هوا ،به جامعه جهاني هواشناسي اعلام مي دارم كه حق ثبت اين تكنولوژي به ايران و شخص آقاي شفيع رسيده و استفاده از اين فن آوري بدون كسب اجازه حرام و مستوجب عذاب دنيوي و اخروي خواهد شد(يا همون پيگرد قانوني دارد خودمون)

10- در دقايق 62-65 از بازي گزارش بازي به صورت ليست حضور غياب اساتيد محترم دانشگاه انجام شد تا خدايي نكرده انگ بي سوادي و نداشتن تحصيلات آكادميك به جناب آقاي شفيع نچسبد " فكري (حاضر)- سيد عباسي (حاضر)- كاويانپور (حاضر)"

11- لازم به ذكر است كه ايشون شامه قوي هم دارند از جمله نمود هاي اين شامه اينه " بازي يه چند دقيقه اي است كه بوي خشونت خاصي ازش احساس ميشه".من به نمايندگي از مردم زلزله زده بم و ديگر مردمان كه در آينده زلزله زده خواهند شد از دست مسئولين مملكت به ديوان بين المللي لاهه شكايت مي كنم.چرا؟؟ چون ما خودمون زنده ياب داشتيم اونوقت اين نامردا رفتن منت آمريكاي جهانخوار و امپرياليسم جهاني(الهي من قوربونش برم) رو كشيدن كه زنده ياب بيارن.الهي جز جگر بگيري

12- مطلب استقلالي : اين آقاي گزارشگر جايگاه تماشاگران پرسپولسي رو با تريبون گزارش اشتباه گرفته و فقط از بازي زيباي!!!! پرسپوليس تعريف مي كنه.لازم به ذكر است كه گزارش ايشون در معدود حملات پرسپوليس خلاصه ميشد و احيانا براي دل تماشاگران و بينندگان استقلالي بعضي اوقات كه ديگه تعريف و تمجيدي از كسي باقي نمونده بود به حملات استقلال هم اشاره مي كرد.

با تشكر محمد گيج.نيازمند نظرات شما مردم شريف



گيج نظر

یکشنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۲

10دليل قانع کننده که چرا قيلون کشيدن بهتر از خانم آوردن است

۱. قيلون رو ۲ دقيقه چاق ميکنی ۱ ساعت کام ميده ولی خانوم رو ۱ ساعت چاق ميکنی ۲ دقيقه کام ميده‌ !

۲. وقتی قيلون ميکشی قيلون شمارو ميگيره ولی وقتی خانوم مياری شما خانم رو ميگيری !

۳ . قيلون رو سه چهار نفری هم ميشه کشيد ولی خانوم يه نفرشم با کلی عشوه شتری قبول ميکنه !

۴ . قيلون اگه کام نده سه سوت ميدی دوباره واست ميچاقن ولی اگه خدای نکرده خانوم کام نده باباتم نميتونه چاقش کنه !

۵ . برای پيشگيری از انتقال بيماری همراه قيلون هميشه يه سر قيلونی ميدن ولی وقتی خانوم مياری خود بدبختت بايد بخری !

۶. يه پرس قيلون و چايی تو سورنتو هم بيشتر از ۳ تومن نميشه ولی واسه خانوم فقط ۵ تومن بايد پول آژانس بدی !

۷. قيلون رو با پدرتون هم مينونين استفاده کنين ولی وقتی خانوم ميارين فقط پدرتون استفاده ميکنه !

۸. کشيدن قيلون در اماکن عمومی برای افراد زير ۱۸ سال ممنوع شده ولی الان افراد زير ۸ سال هم خانوم ميارن !

۹. قيلون رو قبلا پيرزنا ميکشيدن حالا جوونا ميکشن ولی خانوم رو قبلا جوونا مياوردن حالا پير مردا ميارن !

۱۰. هر موقع حال کردی قيلون بکشی ميری قهوه خونه ولی واسه خانوم آوردن بايد بری مادر قهوه خونه !

گيج نظر

نظر سنجي

سلام.عرض شود كه مرسي بابت اينكه بهم سر مي زنيد و احيانا يكي دو نفري كامنت مي گذاريد.اما يه چيز ديگه مي خوام بگم.من ناسلامتي الان دو سه روزه كه يه نظر سنجي در مورد وبلاگم گذاشتم سمت راست بلاگ.اما هيج كس شركت نكرده!!!! بابا جان شما كه ميايد تو وبلاگ.لااقل زحمت بكشيد به كليك هم روي نظر سنجي بكنيد.مرسي.هميشه سبز باشيد

اين منم به خدا



گيج نظر