محمد گيج

Mohammadgij Az Hame Ja Matlab Dare

چهارشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۴

دلم مي خواد. هنوزم دلم مي خواد

دلم می خواهد
برای یکروز هم که شده
پشت پلکت پنهان شوم
آنوقت خواب هم که باشی
می توانم چشمت را تماشا کنم
روی گوشه و کنار سپیدی چشمت قدم می زنم
کنار نهرهای خونین شکسته ات می نشینم
دست و صورتم را می شویم
تا لبه سیاهی چاه مردمکت می آیم
درونش سنگی می اندازم
صدایش که نیامد
می روم تو تا پیدایش کنم
میانه راه درون چاه تنگترت می روم
انتهای چاه که رسیدم
آنجا تا صبح آرام می نشینم
می نشینم تا پلکت طلوع کند
تا نور ته چاه را روشن کند
از آنجا هر کجا را که نگاه کنی
من نیز خواهم دید
شب وقتی پلک خمارت نیمه باز شد
از چاه بیرون می آیم
پایم را درون آب سرخ نهرهایت می گذارم
و از گوشه چشمت بیرون می آیم
اگر در آینه چشمت را نگاه کردی
رد پایم را تماشا کن ....

گيج نظر

28 روز گذشت.اميدوارم خوش باشي

وقتی میخوای ساز رو کوک کنی،هی گوشیهاش رو میگردونی تا سیمهای ساز جفت شن و مثل مرغ عشقا برات دلبری کنن........
یه وقتا دوستی پیدا میشه،سازتون دو تا میشه،بعدش مثه کفتر بازا که هم عاشق کفتر بازیین ،هم عاشق کل انداختن،که کفترکی بیشتر اون بالا میمونه؟!! پرشون میدین.....
شاتالاپ افتادن پایین!!!!
بعضی ها،بدون ساز وکفتر،کفتر بازی میکنن...من که شرمم میاد با وجود این سیمرغ بازا ،بگم کفتربازی رو دوست دارم...ولی همیشه شاتالاپ میشن!!
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه تست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
بزار یه کم فرود بیاییم ،زمین نبود چیکار میکردیم...
با هزار مصیبت و حقه بازی، سازی رو که فکر میکنی کوک شده برمیداری و یه جوریم باهاش میزنی که انگار هیچ عیبی نداره!!
از میون این همه که دارن ساز زمینی میزنن یکی رو انتخاب میکنی،اونم یا انتخابت میکنه یا با ترفندی ...موفق میشی!!
حالا هی اون با سازش دلبری میکنه،یا تو دل بار میکنی!!
با شیفته شدن شما به هم دیگران میرن؟!!!
کوک سازها براتون تکراری شده و مشکل انجاست که کوک جدیدی هم نمیدونین!؟
اگه نجنبی صدای ساز جدیدی تنهات میکنه..
تنها راه ــ بیا سازامونو با هم کوک کنیم!
(do) بده؟؟
ای بابا ! چرا اینهمه کوک سازت پایین؟
تفکر ــکوک سازمو پایین ببرم یا صبر کنم تا کوکش رو بیار ِ بالا؟؟!
نتیجه ـــ پایین آوردن کوک یعنی سقوط!(شاید سقوط به قله(
صبر کردن یعنی در جا زدن و کسی که امروزش برابر دیروزش باشه ،مرده!!
آخرش ــ
خواهش: یه کاری کن کوک سازمون یکی شه..
کوک رو وقتی بردی بالا دیگه پایین نیارش
اگه بهت وقت دادن که تکون بخوری پس خودتو تکون بده!
نکته ــ سیمهای سازت نایاب ِ سعی کن پاره نشه...

گيج نظر

شنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۴

حالم خيلي بده بعد از 17 روز

هميشه فكر مي كردم آدمها هر چي دروغگو باشند،،،چشمهاشون اونا را رسوا ميكنه
ولي حالا ميبينم اون جفت چشمهايي كه خيلي ها را ذره ذره آب مي كنه خيلي چيزا را تو
خودشون پنهون ميكننداون قديم قديما وقتي يكي ميگفت دوست دارم تا بنا گوش قرمز ميشد از
شرم و حياش
ولي حالا دوست دارم اين روزا مد شده هركي اونو نگه ميگن از دنيا خيلي عقبه!
يه وقت يكي ميگفت عاشق شده تا سر مرگ ميرفت تا به عشقش برسه ولي اين روزا تا ميگن عاشقيم اون يكي ميگه منم عاشقتم
اگه يه روز بهم نرسيديم خب ما كه مقصر نيستيم تقدير اين طوري بود به همين راحتي...
اصلا حاضر نميشه به خودش زحمت بده ...داره به يكي ميگه دوست دارم هنوز گوشي را نذاشته به اون يكي ميگه سلام عزيزم خوبي؟
دنيا نامردي شده، خيلي ها اين وسط قرباني ميشن، دلهاي زيادي له ميشه، اشكاي زيادي ريخته يشه،ولي
هيچكي هيچ كار نميكنه، ميگن دنيا نامرده و گرنه ما كه آخر مردو نگيم!!!
الان خيلي ها ميگن تا بوده همين بوده ولي به خدا اين طوري نبود ما خودمون كرديم به خدا ديگه نميشه به كسي بگي دوسش داري حرمت اين كلمه خيلي وقته از بين رفته......
هنوزم ميشه عاشق شد و از ستاره مايوس نشد؟
واقعا ميشه؟.............................................
واقعا ميشه؟.............................................
كاش كمكم ميكرد تا بفهمم ميشه

گيج نظر

دوشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۴

عشق

مي خوام يه قصري بسازم پنجره هاش آبي باشه
من باشم و تو باشي يك شب مهتابي باشه
مي خوام يه كاري بكنم شايد بگي دوسم داري
مي خوام يه حرفي بزنم كه ديگه تنهام نذاري
مي خوام برات از آسمون ياساي خوشبو بچينم
مي خوام شبا عكس تو رو تو خواب گل ها ببينم
مي خوام كه جادوت بكنم هميشه پيشم بموني
از تو كتاب زندگيم يه حرف رنگي بخوني
امشب مي خوام براي تو يه فال حاقظ بگيرم
اگر كه خوب در نيومد به احترامت بميرم
امشب مي خوام تا خود صبح فقط برات دعا كنم
براي خوشبخت شدنت خدا خدا خدا كنم
امشب مي خوام رو آسمون عكس چشات و بكشم
اگه نگاهم نكني ناز نگاتو بكشم
مي خوام تو رو قسم بدم به جون هر چي عاشقه
به جون هر چي قلب صاف رنگ گل شقايقه
يه وقتي كه من نبودم بي خبر از اينجا نري
بدون يه خداحافظي پر نزني تنها نري
به موقعي فكر نكني دلم واست تنگ نميشه
فكر نكني اگه بري زندگي كمرنگ نميشه
اگه بري شبا چشام يه لحظه هم خواب ندارن
آسموناي آرزو يه قطره مهتاب ندارن
راستي دلت ميآد بري بدون من بري سفر
بعدش فراموشم كني برات بشم یه رهگذر
اصلا بگو كه دوست داري اينجور دوست داشته باشم
اسم تو رو مثل گلا تو گلدونا كاشته باشم
حتي اگه دلت نخواد اسم تو تو قلب منه
چهره تو يادم مي آد وقتي كه بارون مي زنه
اي كاش منم تو آسمون یه مرغ دريايي بودم
شايد دوسم داشتي اگه آهوي صحرايي بودم
اي كاش بدوني چشمات و به صد تا دنيا نمي دم
يه موج گيسوي تو رو به صد تا دريا نمي دم
به آرزوهام مي رسم اگر كه تو پيشم باشي
اونوقت خوشبخت ميشم مثل فرشته ها تو نقاشي
تا وقتي اينجا بموني بارون قشنگ و نم نمه
هواي رفتن كه كني مرگ گلاي مريمه
نگام كن و برام بگو بگو مي ري يا مي موني
بگو دوسم داري يا نه مرگ گلاي شمعدوني
نامه داره تموم ميشه مثل تموم نامه ها
اما تو مثل آسمون عاشقي و بي انتها

گيج نظر

شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۴

ديگر پنجره را باز نخواهم كرد من
تا كه شايد
نگاهم به نگاهي افتد و بويش به مشامم برسد
و من شيفته گل شوم و گل زود پژمرده شود
و من مانم و آرزوي در كنار گل بودن

ديگر پنجره را باز نخواهم كرد من
تا كه بينم دل آسمان گرفته
و من همراه آسمان شوم تا او تنها نماند
و من شيفته پاكيه آسمان گردم و آسمان روشن شود
و بدانم كه در پوچ مي انديشيدم كه آسمان دل نگران است
و من مانم و آرزوي آسمان پاك و عاشق

ديگر پنجره را باز نخواهم كرد من
تا كه بينم آسمان مي گريد
و من هم از سر همدردي با او گريه كنم
و من شيفته اشكهاي پاك آسمان گردم و آسمان آبي شود
و من مانم و آرزوي اشك هاي پاك آسمان

مي نشينم كنار دفترم
در گوشه اي از اتاق
با خود مي گويم و شيفته خود مي شوم
تا كه خود نيز پژمرده شوم
قطره قطره اشك ريزم
تا كه تمام شوم
من دگر تنهايم

ديگر پنجره را باز نخواهم كرد من
مي نشينم تا كه آنكس كه قرار است در فكر و خيال
با من باشد و شيفته من
او خودش
او خودش پنجره را باز كند
تا دگر من از سر اطمينان
هر روز و هر لحظه
با ذوق و شوقي وصف ناشدني پنجره را باز كنم

مي نشينم منتظر
مي نشينم منتظر ..............................
برگرد خواهش مي كنم

گيج نظر