محمد گيج

Mohammadgij Az Hame Ja Matlab Dare

چهارشنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۴

نوشتن

دنبال کسي نباش که باهاش بتوني زندگي کني دنبال کسي باش که بدون اون نتوني زندگي کني.
اگر چشمان من درياست,تويی فانوس شبهايش,اگر حرفی زدم از گل,تويی معنی و مفهومش.
چه زيباست نوشتن, وقتي كه مي داني "او" مي خواند
چه زيباست سرودن, وقتي كه مي داني "او" مي شنود
چه زيباست جنـــون , وقتي كه مي داني "او" مي بيند
وقتی کسی شدی، میفهمی که هیچکس نیستی و فکر کنم این زجرآورترین بخش قضیه باشه.

زماني که از مادر متولد شدم صدايي در گوشم طنين انداخت که ميگفت تا آخر
عمر با تو هستم از او پرسيدم تو کيستي جواب داد من غم هستم و من آن
لحظه گمان کردم غم عروسکي هست که ما با آن سرگرم مي‌شويم ولي اکنون
مي‌فهمم که ما عروسکي هستيم بازيچه غم.

هرگز برابر پرسشي نماندم مگر برابر کسي که پرسيد کيستي؟

کاش مي‌فهميدي زندگي محبس بي ديواريست و تو محکوم به حبس ابدي و عدالت ستم
معتدليست که درون رگ قانون جاريست.

اگه ديدي يه روزي توي يه اتاق تاريکي که ديواراش قرمزه و خون از همه جا داره ميزنه بيرون، نترس چون اون روز تو، تو قلب مني.

زندگي مال تو، مرگ مال من. راحتي مال تو، گرفتاري مال من. شادي مال تو، غم مال من.
همه چيز مال تو ولي تو مال من.

گيج نظر

سه‌شنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۴

اگه يكي رو ديدي وقتي داري رد ميشي برمي‌گرده نگات مي‌كنه ، بدون براش مهمي
.اگه يكي رو ديدي وقتي داري ميفتي زمين برمي‌گرده با عجله مياد به سمتت ، بدون براش عزيزي .
اگه يكي رو ديدي وقتي داري مي‌خندي برمي‌ گرده نگات مي‌كنه ،بدون واسش قشنگي .
اگه يكي رو ديدي وقتي گريه مي‌كني مياد باهات اشك مي‌ريزه ، بدون دوستت داره
و اگه يه وقت يكي رو ديدي وقتي داري با يكي ديگه حرف ميزني تركت مي‌كنه ، بدون عاشقته ...

گيج نظر

سكوت مي كنم

از شوق ديدارت سر شارم سکوت ميکنم
از لذت حضورت لبريزم سکوت ميکنم
از زخم نامهربانيهايت نالانم سکوت ميکنم
ازحضورعشقت مشعوفم سکوت ميکنم
سکوت ميکنم سکوت ميکنم و زمان ميگذرد
سکوت ميکنم و تماشايت ميکنم
سکوت ميکنم وچيزی نميشنوم
سکوت ميکنم وگوش ميدهم به صدای توسکوت ميکنم وعاشقانه می شکنم .

گيج نظر

دوشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۴

شماره تلفن خواننده ها

گيج نظر

یکشنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۸۴

راههاي آزار همسر - ويژه آقايان

از اونجایی که خانومها به سالروز تولد حساس هستند در روز تولد همسرتان سعی کنید برخلاف میل او شمع به تعداد سالهای تولدش یا حتی چندتا بیشتر تهیه کنیدقبل از رفتن به ماموریت سیمهای تلفن را دستکاری کنید تا ارتباط تلفن قطع شود تا علاوه بر آزار، چند صد هزار تومونی صرفه جويي اقتصادی به دنبال داشته باشدعکسهای قبل از ازدواج خودتان را با حسرت نگاه کرده و با صدای بلند بگویید چه اشتباهی کردم ، چی بودم و چی شدمدر هنگام سرو شام در حالی که زیر لب با خود زمزمه میکنید، گاهی هم از رستوران نزدیک منزل تعریف و تمجید کرده و با حسرت به غذای همسرتان خیره شویددر مناسبتهای مختلف که لباس هدیه میدهید سعی کنید رنگی را انتخاب کنید که همسرتان از آن رنگ متنفر است و در زمان اهدا بگویید دیوانه هم این رنگ را میپسنددهشدار: تمام توصیه های بالا خطرناک است حتما" قبل از انجام از میزان ظرفیت همسرتان مطلع شوید در غیر اینصورت امکان شکستگی سر و دست یا محرومیت از امکانات رفاهی وجود دارد

گيج نظر

چهارشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۴

فكر ميكنين پسرا و دخترا چه جوری نيمرو درست ميكنن؟

دختـــــرها
¤توی ماهيتابه روغن ميريزن
¤اجاق گاز زير ماهيتابه رو روشن ميكنن
¤تخم مرغها رو ميشكنن و همراه نمك توی ماهيتابه ميريزن
¤چند دقيقه بعد نيمروی آماده رو نوش جان ميكنن

: پســــــرها
¤توی كابينتهای بالايی آشپزخونه دنبال ماهيتابه ميگردن
¤توی كابينتهای پايينی دنبال ماهيتابه ميگردن و بالاخره پيداش ميكنن ¤ماهيتابه رو روی اجاق گاز ميذارن
¤توی ماهيتابه روغن ميريزن
¤توی يخچال دنبال تخم مرغ ميگردن
¤يه دونه تخم مرغ پيدا ميكنن
¤چند تا فحش ميدن
¤دنبال كبريت ميگردن
¤با فندك اجاق گاز رو روشن ميكنن و بوی سركه همراه دود آشپزخونه رو بر ميداره
¤( !ماهيتابه رو ميشورن ( بگو چرا روغنش بوی ترشی ميداد
¤ماهيتابه رو روی اجاق گاز ميذارن و توش روغن واقعی ميريزن
¤ تخم مرغی كه از روی كابينت سر خورده و كف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاك ميكنن
¤چند تا فحش ميدن و لباس ميپوشن
¤ميرن سراغ بقالی سر كوچه و 20 تا تخم مرغ ميخرن و برميگردن ¤تلويزيون رو روشن ميكنن و صداش رو بلند ميكنن
¤روغن سوخته رو ميريزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهيتابه ميريزن
¤تخم مرغها رو ميشكنن و توی ماهيتابه ميريزن
¤دنبال نمكدون ميگردن
¤نمكدون خالی رو پيدا ميكنن و چند تا فحش ميدن
¤دنبال كيسهء نمك ميگردن و بالاخره پيداش ميكنن
¤نمكدون رو پر از نمك ميكنن
¤صدای گزارشگر فوتبال رو ميشنون و ميدون جلوی تلويزيون
¤نمكدون رو روی ميز ميذارن و محو تماشای فوتبال ميشن
¤بوی سوختگی رو استشمام ميكنن و ميدون توی آشپزخونه
¤چند تا فحش ميدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل ميريزن
¤توی ماهيتابه روغن و تخم مرغ ميريزن
¤با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم ميزنن
¤صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال ميشنون و ميدون جلوی تلويزيون ¤سريع برميگردن توی آشپزخونه
¤تخم مرغهايی كه با ذرات تفلون كنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل ميريزن
¤ماهيتابه رو ميندازن توی سينك
¤دنبال ظرفهای مسی ميگردن
¤قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز ميذارن و توش روغن و تخم مرغ ميريزن
¤چند دقيقه به تخم مرغها زل ميزنن
¤ياد نمك ميفتن و ميرن نمكدون رو از كنار تلويزيون برميدارن
¤چند ثانيه فوتبال تماشا ميكنن
¤ياد غذا ميفتن و ميدون توی آشپزخونه
¤روی باقيماندهء تخم مرغی كه كف آشپزخونه پهن شده بود ليز ميخورن ¤چند تا فحش ميدن و بلند ميشن
¤نمكدون شكسته رو توی سطل ميندازن
¤قابلمه رو برميدارن و بلافاصله ولش ميكنن
¤چند تا فحش ميدن و انگشتهاشون كه سوخته رو زير آب ميگيرن
¤با يه پارچهء تنظيف قابلمه رو برميدارن
¤پارچه رو كه توسط شعله آتيش گرفته زير پاشون خاموش ميكنن ¤نيمروی آماده رو جلوی تلويزيون ميخورن و چند تا فحش ميدن ¤

گيج نظر