هدیه تولد
سلام
يه مطلب مربوط به يكي از دوستان.ميذارم اينجا بخونيد
تولد منم 19 مرداد است.هديه يادتون نره.
هدیه تولد
روز بیست و یکم تیر ماه روز تولدمه هشت سال پیش در چنین روزی چنان هدیه گرفتم که تا عمر دارم یادم نمیره! دوستی داشتم بنام مهتاب که دو سالی بود با اون دوست بودم و دوست دیگه ای داشتم که دختر عمه مهتاب بود ولی با هم قهر بودند و هیچکدوم هم از این ماجرای دوستی ها خبر نداشتند. منم که چند روزی به تولدم مونده بود تو فکر هدیه های بودم که قرار بود از اونا بگیرم ولی اتفاق عجیبی رخ داد. اون شب حال پدر مهتاب بد میشه و پدر مهتاب به دختراش میگه به عمه ات زنگ بزن تا بیاد منو ببره دکتر و مهتاب هم به ناچار زنگ میزنه و عمه هم با دختراش یعنی دوست من به خانه اونا میرند و دخترها در خانه تنها میمونند و به همین سادگی آشتی میکنند و شروع میکنند به حرف زدن و حرفاشون حول و حوش دوست پسر میچرخه و هر دو همزمان یاد تولد دوست پسرشون یعنی من می افتند که هر دو مصادف با بیست و یکم تیر بوده و بعد از دادن نشونی میفهمند که شخص مجهول یکی بوده و دوتایشون یک دوست پسر دارند و چون میفهمند سرشون کلاه رفته هر دو متحد میشند که در روز تولد من دمار از روزگار من خوش خیال در بیارند. روز تولدم مهتاب که ماشین داشت دنبال من آمد و گفت میخوام ببرمت یه جایی خلوت تا کادوی تولدت رو اونجا بهت بدم وقتی رسیدیم گفت دست هات رو بايد ببندم تا کادوت رو بهت بدم من هم قبول کردم و رفت تا از صندق عقب کادوم رو بیاره وقتی برگشت دختر عموش و خودش هر دو مسلح به دمپایی بودند و من هم تا نفس داشتم کادو دریافت میکردم
كاري از : مهدی علي پور
alipoor_56@yahoo.com : پست الکترونيکي
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home