محمد گيج

Mohammadgij Az Hame Ja Matlab Dare

دوشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۸

هنوز برای برگزاری راهپیمایی آرام حامیان موسوی مجوز صادر نشده است


هنوز برای برگزاری راهپیمایی آرام حامیان موسوی مجوز صادر نشده است
قلم - وزارت کشور هنوز به درخواست رییس ستاد میرحسین و همچنین انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها برای برگزاری راهپیمایی آرام حامیان موسوی پاسخ نداده است.
به گزارش قلم نیوز، تا این لحظه وزارت کشور به درخواست های حامیان موسوی برای برگزاری یک تجمع آرام در ساعت 16 روز دوشنبه از مقابل دانشگاه تهران به سمت آزادی پاسخ نداده است.
تلاش ها برای دریافت مجوز راهپیمایی همچنان ادامه دارد.

گيج نظر

سه‌شنبه، تیر ۲۵، ۱۳۸۷

عكس












گيج نظر

سه‌شنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۷

اعتراض به گوگل Only Persian Gulf




بسياری کاربران تلفن همراه در روزهای گذشته پيام کوتاهی به اين مضمون دريافت کرده اند: "سايت گوگل اسم خليج فارس را به خليج عربی تغيير داده است، اگر يک ميليون نفر اعتراض خود را به اين آدرس ارسال کنند گوگل مجبور به تغيير اين عنوان می شود."
به گزارش مهر، در ادامه اين پيام کوتاه ، آدرس www.petitiononline.com/sos02082/petitionhtmlدرج شده است.
با ورود به اين آدرس و جستجوی واژه "خليج فارس" (persian gulf) فهرستی از نتايج جستجو که به مناسبتهای مختلف و در سالهای اخير اعتراض نامه هايی در خصوص تغيير نام خليج فارس به عنوان جعلی "خليج عربی" منتشر شده است، ارائه می شود که در رتبه اول آن که مدنظر پيام کوتاه اخير است، عنوان Change the name of SLA Arabian Gulf to SLA Persian Gulf Petition (اعتراض تغيير نام خليج عربی انجمن کتابخانه های مخصوص آمريکا به خليج فارس) ديده می شود.
با کليک روی اين آدرس صفحه ای باز می شود که از کاربر درخواست می شود در صورت تمايل و پس از خواندن متن اعتراض با وارد کردن نام و آدرس پست الکترونيک خود اين نامه را امضا کند.
ترجمه متن نامه اعتراض به اين شرح است: به: انجمن کتابخانه های مخصوص آمريکا و بخش انجمن کتابخانه های مخصوص خليج عربی دکتر ربکا بی. وارگا و دکتر سيف عبدالله حمود الجبری احترما: ما، امضا کنندگان تقاضا داريم که انجمن کتابخانه های مخصوص ايالات متحده آمريکا عناوين "بخش خليج عربی انجمن کتابخانه های مخصوص و .... را به نام "خليج فارس" تغيير دهد.
در ادامه لازم به يادآوری مدارک تاريخی خليج فارس است. آيا احتمال دارد که شما آگاه باشيد در سازمان ملل چندين تصويب، اين عنوان را برای اين آب به رسميت شناخته اند؟ خليج فارس؟ از جمله تازه ترين گزارش گروه استاندارد اسامی جغرافيايی سازمان ملل، سند شماره 61، وين، 28 مارس 2006 که بر اين نام به عنوان نام اصلی اين خليج تاکيد کرده است؟ خليج فارس؟
ما اميدواريم که اکنون و در اين موقعيت و پس ارزيابی و خواندن درخواست ما، شما تصميم درستی در اين زمينه اتخاذ کنيد. با سپاس از بررسی شما.
در حقيقت اين نامه اعتراض به سايت گوگل نوشته نشده است، بلکه کاربران در اعتراض به اقدام انجمن کتابخانه های آمريکا در خصوص تغيير نام خليج فارس به عنوان جعلی "خليج عربی" اين درخواست را تنظيم کرده اند.
اين درحالی است که در پيام کوتاهی که به کاربران ايرانی تلفن همراه در چند روز گذشته ارسال شده است، از عنوان گوگل به جای "انجمن کتابخانه های مخصوص آمريکا" استفاده شده است. در حقيقت گوگل يک موتور جستجو است و تنها می تواند به جستجوی سايتهای موجود در اينترنت بپردازد و بنابراين قادر به تغيير هيچ نامی نيست. (گوگل تنها قادر به تغيير در سرويس های شخصی خود است نه در سرويس جستجو).
هرچند گوگل در نسخه سال 2008 سرويس "گوگل ارث" در نقشه های جغرافيايی مربوط به منطقه خليج فارس، اين خليج را با دو عنوان "خليج فارس" و "خليج عربی" مشخص کرده است که به ترتيب در مرز ايران و کشورهای عربی نوشته شده اند.

اين اقدام گوگل که بی ترديد با فشار کشورهای عربی انجام شده است در فوريه 2008 با اعتراض بسياری از انجمنها، گروهها و سازمانهای مختلف ايرانيان سراسر دنيا مواجه شد و اين نهادها نامه های اعتراض جداگانه ای به مقامات گوگل ارسال کردند که در سايت مذکور نيز اعتراض نامه ای مربوط به فوريه 2008 وجود دارد.
از سويی ديگر، در جستجوی گوگل اگر کاربران تمام دنيا واژه "Arabian Gulf" را وارد کنند، جستجوگر گوگل توانايی باز کردن سايتهايی را که در نام اصلی و يا در آدرس اينترنتی آنها اين عنوان جعلی درج شده است ندارد.
در حقيقت کاربر با کليک روی اين آدرسها پيامی را دريافت می کند که در آن استفاده از نام "خليج فارس" را در جستجو پيشنهاد می کند.
اين اقدام را گروهی از هکرهای ايرانی که در گروه هکرهای خوب جای دارند، انجام داده اند.
ماجرای بمب گوگلی در سال 2004 گروه " National Geographic" نخستين بار در نقشه ها و اسناد خود "خليج فارس" را به عنوان جعلی "خليج عربی" تغيير داد که با مخالفت تمام ايرانيان به خصوص کاربران ايرانی گوگل مواجه شد. کاربران ايرانی گوگل در سراسر دنيا در يک روز واژه "خليج فارس" را در گوگل جستجو کردند و همين مسئله موجب شد که National Geographic از اقدام خود عذرخواهی کند. اين پديده که به "بمب گوگلی" معروف شد، شگفتی مقامات اولين موتور جستجوی دنيا را برانگيخت.
در صفحه اين سايت (http://www.petitiononline.com/) اعتراض نامه آنلاين سه اعتراض به گوگل ارث، National Geographic و انجمن کتابخانه های مخصوص آمريکا جزء 10 اعتراض فعال به شمار می رود که اين موضوع حاکی از انتقاد شديد ايرانيان به استفاده از واژه خليج عربی است.

گيج نظر

سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۶

مبارزه با بد حجابي


اين فيلم رو هم كه مربوط به سخنان احمدي نژاد در زمان انتخابات رياست جمهوري دانلود كنيد و ببينيد

شعر بسار زيباي زير

به مناسبت طرح مبارزه با بدحجابي در ارديبهشت 1386

.. زنده‌ياد
ايرج‌ميرزا از نوادگانِ دُختري فتحعلي‌شاه قاجار و شاعر و اديب و دانشمندي بزرگ در گذشته معاصر ما بوده كه جزو معدود تحصيلكردگان فرنگ در آن زمان هم محسوب مي‌شُده. شعر او در مورد چادر بسيار مشهور و انتقادي و جذاب است. به مناسبت آغاز طرح مبارزه با بدحجابي جالب ديدم كه بخش‌هاي قابل طرح و غير مستهجن اين شعر رو انتخاب و براي شما بفرستم:

شعر اينگونه آغاز ميشه كه ايرج ميرزا در جلوي خانه‌اش نظاره‌گر خيابان بوده كه زني چادُري رو در حال عبور مي‌بينه كه بسيار جذاب و في‌البداهه به ذهنش ميرسه كه بگه براي شما پيغامي دارم و اينجا نميشه گفت ، تشريف بيارين داخل:

پريوش رفت تا گويد ، چه و چون
منش بستم زبان با مكر و افسون
سماجت كردم و اصرار كردم
«بفرماييد» را تكرار كردم
به دستاويز آن پيغام واهي
به دالان بردمش خواهي نخواهي

خلاصه خانوم رو به خانه دعوت مي‌كنن و از هر دري صحبت رو شروع مي‌كنه تا ميرسه به اونجا كه :

به نرمي گفتمش كاي يار دمساز
بيا اين پيچه را از رخ برانداز
چرا بايد تو رخ از من بپوشي
مگر من گربه مي باشم تو موشي؟
ترا كان روي زيبا آفريدند
براي ديده‌ي ما آفريدند
چه كم گردد ز لطف عارض گل
كه بر وي بنگرد بيچاره بلبل
كجا شيريني از شكر شود دور
پرد گر دور او صد بار زنبور
چه بيش و كم شود از پرتو شمع
كه بر يك شخص تابد يا به يك جمع

كه زن يكه مي‌خوره و در جواب ميگه :

كه من صورت به نامحرم كنم باز؟
برو اين حرف ها را دور انداز
چه لوطي ها در اين شهرند، واه واه
خدايا دور كن، الله الله
به من گويد كه چادر واكن از سر
چه پُرروييست اين، الله اكبر
از ين بازي همين بود آرزويت
كه روي من ببيني؟ تُف به رويت
من از زنهاي تهراني نباشم
از آنهايي كه مي‌داني نباشم
برو اين دام بر مرغ دگر نه
نصيحت را به مادر خواهرت ده
چه مي‌گويي مگر ديوانه هستي؟
گمان دارم عرق خوردي و مستي
نمي‌داني نظر بازي گناهست
ز ما تا قبر چار انگشت راه است؟

اينجا جناب متوجه ميشه كه خيط كاشته و فوراً خودش رو جمع و جور مي‌كُنه :

دو ظرف آجيل آوردم ز تالار
خوراندم يك دو بادامش به اصرار
دوباره آهنش را نرم كردم
سرش را رفته رفته گرم كردم
دگر اسم حجاب اصلاَ نبردم
ولي آهسته بازويش فشردم
يقينم بود كز رفتارم اينبار

در حالي كه بازوي خانوم رو در دست گرفته بود و بهش نزديك شُده بود فكر مي‌كرد كه الانه كه همسايه‌ها رو با جيغ و داد خبر كنه ولي:

شُد آن دشنام‌هاي سخت و سنگين
مبدل بر « جوان آرام بنشين»
چو ديدم : خير! بند ليفه سُست است
به دل گفتم كه كار ما درست است
گشادم دست بر آن يار زيبا
چو ملا بر پلو مومن به حلوا

خلاصه وقتي ميرزا ديد كه اوضاع بر وفق مُراده ديگه سر از پا نشناخت و مشغول شُد:

بدو گفتم تو صورت را نكو گير
كه من صورت دهم كار خود از زير
به ضرب و زور بر وي بند كردم
جماعي چون نبات و قند كردم
ولي چون عصمت اندر چهره‌اش بود
از اول ته به آخر چهره نگشود
دو دستي پيچه بر رخ داشت محكم
كه چيزي نايد از مستوريش كم
چو خوردم سير از آن شيرين كلوچه
« حرامت باد» گفت و زد به كوچه

از اينجا به بعد درست مثل داستانهاي مستهجن مثنوي ، نتيجه‌گيري‌هاي اخلاقي شروع ميشه:

حجاب زن كه نادان شد چنين است
زن مستوره‌ي محجوبه اين است
بلي شرم و حيا در چشم باشد
چو بستي چشم باقي پشم باشد
برون آيند و با مردان بجوشند
به تهذيب خصال خود بكوشند
چو زن تعليم ديد و دانش آموخت
رواق جان به نور بينش افروخت
به هيچ افسون ز عصمت برنگردد
به دريا گر بيفتد تر نگردد
چو در وي عفت و آزرم بيني
تو هم در وي به چشم شرم بيني
تمناي غلط از وي محال است
خيال بد در او كردن خيال است

و بعد ميرسه به اونجا كه روابط اجتماعي جامعه ايران و رابطه زن و مرد رو در اينجا به تمسخر مي‌گيره:

برو اي مرد فكر زندگي كن
نِه اي خر، ترك اين خربندگي كن
گرفتم من كه اين دنيا بهشت است
بهشتي حور در لفافه زشت است
اگر زن نيست عشق اندر ميان نيست
جهان بي عشق اگر باشد جهان نيست
به قربانت مگر سيري؟ پيازي؟
كه توي بقچه و چادر نمازي؟
سر و ته بسته چون در كوچه آيي
تو خانم جان نه، بادمجان مايي
بدان خوبي در اين چادر كريهي
به هر چيزي بجز انسان شبيهي
كجا فرمود پيغمبر به قرآن
كه بايد زن شود غول بيابان
كدامست آن حديث و آن خبر كو
كه بايد زن كند خود را چو لولو
تو بايد زينت از مردان بپوشي
نه بر مردان كني زينت فروشي
پيمبر آنچه فرمودست آن كن
نه زينت فاش و نه صورت نهان كن
به عصمت نيست مربوط اين طريقه
چه ربطي گوز دارد با شقيقه
مگر نه در دهات و بين ايلات
همه روباز باشند اين جميلات
چرا بي عصمتي در كارشان نيست؟
رواج عشوه در بازارشان نيست؟
زنان در شهر‌ها چادر نشينند
ولي چادر نشينان غير اينند
در اقطار دگر زن يار مرد است
در اين محنت سرا سربار مرد است
به هر جا زن بود هم پيشه با مرد
در اينجا مرد بايد جان كند فرد
تو اي با مشك و گل همسنگ و همرنگ
نمي‌گردد در اين چادر دلت تنگ؟
نه آخر غنچه در سير تكامل
شود از پرده بيرون تا شود گل
تو هم دستي بزن اين پرده بردار
كمال خود به عالم كن نمودار
تو هم اين پرده از رخ دور مي‌كن
در و ديوار را پر نور مي كن
فداي آن سر و آن سينه باز
كه هم عصمت درو جمعست هم ناز

بله ، بدو گفتم تو صورت را نكو گير - كه من صورت دهم كار خود از زير. و ما هر كاري خواستيم زيرزيركي انجام بديم مهم اينه كه شُما روي خودتون رو خوب نگه‌داريد! شعر انتقاد از حجاب - زنده‌ياد ايرج‌ميرزا رو هم بخونيد..





گيج نظر

یکشنبه، آبان ۱۴، ۱۳۸۵

کاندوم در خدمت نظام سلطه!

کاندوم در خدمت نظام سلطه!

کاندوم در خدمت نظام سلطه!

تا حالا فکر مي کرديم کاندوم براي پيشگيري از بيماريهاي واگيردار و بارداري ناخواسته است. اما با اظهارات احمدي نژاد معلوم شد اينها همش برنامه اروپايي هاي استعمارگر و سلطه گر براي جلوگيري از پيشرفت ماست. آخه اونها مي ترسن نکنه جمعيت ما زياد بشه و بر اونها مسلط بشيم. احمدي نژاد در همين ارتباط اعلام کرد با سياست دو فرزندي مخالف است چرا که کشور ايران ظرفيت 120 ميليون نفر را هم دارد. وي توضيح داد اين مشکل اروپايي هاست که رشد جمعيت شان منفي ست، آنها با اينکار مي خواهند جمعيت ما هم زياد نشود تا يک موقع بر آنها مسلط نشويم!

با وجود جمعيتي بين 60 تا 70 ميليون نفري و البته درآمد بالاي نفتي چند سال اخير بايد ديد کجا ايستاده ايم که حالا زيادي مان شده و مي خواهيم منابع خود را بين افراد بيشتري تقسيم کنيم. کافي است نگاهي بيندازيم به آمار فقر، فساد، نا امني، معضلات اجتماعي، آمار بالاي خودکشي که دومين عامل مرگ ايرانيان است. سپس تصور همه اينها با جمعيت دو برابر. در اينصورت اين آمارها نه تنها دو برابر بلکه به صورت تصاعدي رشد کرده و شايد تا دهها برابر بالا رود.

آقاي احمدي نژاد خواهشا فعلا براي همين 60، 70 ميليون نفر رفاه و امنيت ايجاد بکنيد هر وقت منابع مان زياد آورد آن وقت مردم خودشان کاندوم ها را پاره خواهند کرد.

نکته مهم اينکه درست کردن بچه هيچ زحمت و همچنين افتخاري ندارد. بلکه نحوه تربيت، آموزش تغذيه و... هزاران مسئله درشت ديگر است که در اين زمينه مهم و حياتي است. و الا اگر ملاک بر به دنيا آوردن بچه باشد که سگ و گربه بالاتر از انسان قرار مي گيرند. آقاي احمدي نژاد، آيا به واقع جنابعالي فکر مي کنيد با خيل عظيم گرسنگان، بي سوادها و افرادي که دچار انواع مشکلات روحي و رواني اند مي توان در راه پيشرفت قدم برداشت و به قول شما بر کسي مسلط شد؟!

در همين راستا چند تن از زنان حامي احمدي نژاد از اين سخنان وي حمايت کردند.

مريم بهروزي» دبيرکل جامعه زينب از تشکل‌هاي جريان راست سنتي با دفاع از اظهارات «محمود احمدي‌نژاد» مبني بر «لزوم کنار گذاشتن سياست‌هاي تنظيم خانواده و کم بودن دو فرزند براي هر خانواده» اين سياست ها را يک «استراتژي» عنوان کرد.

وي در گفت‌و گو با خبرنگار سياسي آفتاب، اظهار داشت: نظام جمهوري اسلامي از سال‌ها پيش سياستي را براي پايين نگاه داشتن جمعيت کشور اتخاذ کرد که حتي مورد تقدير يونسکو هم واقع شد اما در شرايط کنوني به نظر مي‌رسد که بايد در اين سياست ها تجديد نظر شود.

بايد از اين خانم پرسيد در شرايط کنوني چه اتفاق و تغييري در مملکت ما رخ داده که به نظر منورشان مي رسد بايد در سياست کنترل جمعيت تجديد نظر کرد؟! آيا اکثريت کشور در رفاه اند! و ظرفيت هاي شغلي خالي! داريم و نمي دانيم با پول اضافه مان چه کنيم؟!

وي اضافه کرد "بنابراين وقتي روزي را خدا مي‌دهد، چه ايرادي دارد که فرزندان بيشتري به دنيا بيايند؟"

البته شکي در رحمت و نعمت خدا نيست اما همه مي دانيم که خدا روزي را از آسمان براي انسانها پرت نمي کند. با کمبود منابع بر روي زمين چه ميکنيم خانم منوره النظر؟!

البته بعضي ديگر از حاميان احمدي نژاد مانند فاطمه رهبر عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه و عضو فراکسيون زنان در مجلس نيز در اين باره گفت: "ايشان در حد شوخي بحث افزايش جمعيت را مطرح کردند."

واقعا جاي سوال است که احمدي نژاد چرا اينقدرمسائل شوخي را در جلسات جدي و با لحن جدي جدي مطرح مي کند.

اما نکته مهم در اين رابطه اين است که همين اظهارات ممکن است افراد با سطح پايين سواد و حاشيه نشينان را با توجه به اينکه هم اکنون و با وجود اعمال سياست کنترل جمعيت نيز وقهي به کنترل مواليد خود نمي نهند تشويق به بي توجهي بيشتر به اين امور و حتي ساختن بيشتر بچه نمايد. زحمتي که ندارد!

و همين افراد و فرزندانشان کساني اند که به دنبال سهميه شان از پول نفت، دريافت کمک هزينه براي هزار زهرمار و... هستند و خواهند بود. و البته طرفدار و هورا کشان براي شعارهاي پوپوليستي.

جمعيت متوسط شهري آنقدر فهم و درک دارند که تعداد فرزندانشان را با امکانات مادي و هزاربار مهمتر، معنوي خود هماهنگ مي کنند. هدف از چيزي که مريم بهروزي استراتژي مي نامد، نه مسلط شدن بر اروپا بلکه تضمين پيروز شدن يک گروه خاص در انتخابات است. چرا که در صورت تغيير سياست کنترل جمعيت تنها جمعيت حاشيه نشينان و کم سوادان است که بالا مي رود. و اين يعني کسانيکه به دنبال کمک مالي دولت حتي براي جزيي ترين امور خويش اند و براي دريافت آن در هر تجمع و مراسم استقبالي شرکت مي کنند. و در انتخابات به کساني راي خواهند داد که شعار تقسيم پول ميدهند.

ياد دوران رياست جمهوري خاتمي به خير که حرفهايش جدي جدي شوخي نبودند.

برگرفته از سايت

گيج نظر

پنجشنبه، مهر ۲۰، ۱۳۸۵

خدا مشتي خاک برگرفت

خدا مشتي خاک برگرفت .ميخواست ليلي بسازد. از خود در او دميد. وليلي پيش از آنکه با خبر شود عاشق شد .

سالياني است که ليلي عشق ميورزد . ليلي بايد عاشق باشد . زيرا خدا در او دميده است و هر که خدا در او بدمد عاشق ميشود .

ليلي نام تمام دختران زمين است . نام ديگرانسان .

خدا گفت به دنيايتان مي آورم تا عاشق شويد .

آزمونتان فقط همين است : عشق . و هر که عاشق تر آمد نزديکتر است . پس نزديکتر آييد , نزديکتر .

عشق کمند من است . کمندي که شما را پيش من مي آورد . کمندم را بگيريد .

وليلي کمند خدا را گرفت .

خدا گفت عشق فرصت گفتگو است . گفتگو با من .

با من گفتگو کنيد .

وليلي تمام کلمه هايش را به خدا داد . ليلي هم صحبت خدا شد .

خدا گفت : عشق همان نام من است که مشتي خاک را بدل به نور ميکند .

وليلي مشتي نور شد در دستان خداوند.

عرفان نظر آهاري- 40چراغ

گيج نظر